سایدا جونسایدا جون، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

سایدا دردونه ی مامان و بابا

تولد 2 سالگلت متفاوت و شاد

امسال به دلیل شرایط خاص 2 بار تولد گرقتیم. 2بار گرفتیم چون به خاطر داشتن پله های زیاد و مریض بودن مامان شهناز نمی تونست از پله ها بالا بیاد و تولد هم بدون مامان شهناز معنی  نداشت. برای همین تولدت 2 روز پشت سر هم یعنی 8 و 9 مرداد برگذار شد. هر 2 بار هم  خودم کیک پختم و 2 تا کیک یک جور و کلی تنقلات و بادکنک و فشفشه. همه که از کیکم تعریف کردن چون کم خامه بود و این روزا همه به فکر لاغری و سلامتی اند     کیک تولدت را خودم پختم     سعی کردم مدل مو هات را متفاوت  و زیباتر  از همیشه درست کنم     همه زحمت کشیده بودند و ه...
19 مرداد 1393

ما برگشتیم با یه دنیا حرف

همه چیر دست به دست هم داد تا من نتونم وبلاگ نفسم را چند ماه به روز کنم. اما اتفاقات را عکس و فیلم گرفتم که به مرور  میذارم تو وبلاگت.   واما جشن تولد امسال که 2 بار تو خونه مادرا برگذار شد.   گل دخترم تقریبا خوب حرف میزنی.....   نفسم دلبری میکنی.....   عاشق مامان شمیلا گفتنتم برای اولین بار جواب نمیدم تا چند دفعه بگی و من لذت ببرم و قربونت بشم. عاشق شعر خوندنتم مهد کولک لاله...سیس  تا پسل داله...یکیس منو دوس داله.... اما شیبی نداله ....گفته گه دل میاله....منم میمی ندالم... گفتم که دل میالم.   یه توپ دالم گلگیه ...سلخ و سفید و ابیه .... ...
19 مرداد 1393
1